پاسخ: اگر چه عقیده به وجود (مهدى موعود) در بین شیعه امامیه، موج بیشترى داد، وشاید روایات وارده در این موضوع بالغ بر یک هزار حدیث باشد؛ اما بعضى از پژوهندگان مسائل اسلامى، تعداد روایاتى را که از طرق اهل تسنن در این زمینه وارد شده، به دویست حدیث تخمین زده اند.
بارى، هر چند که خفقان عمومى در دوران بنى امیه وبنى عباس ودستهاى مقتدر ومرموز سیاست وقت وتعصبات شدید مذهبى اجاره نمى داد که اخبار مربوط به ولایت وامامت مورد مذاکره وثبت وضبط قرار گیرد، ولى باز هم کتابهاى اصلى اهل سنت از احادیث مربوط به حضرت مهدى (عجل الله فرجه) خالى نیست که در اینجا به چند نمونه اشاره مى کنیم:
حذیفه گوید: رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) خطبه مى خواندند که در خلال سخنان از آنچه در آینده به وقوع خواهد پیوست گفته وفرمودند: (اگر از عمر روزگار جز یک روز نمانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولانى کند که مردى از فرزندانم، که هم اسم من است، برانگیخته شود. سلمان عرض کرد: اى رسول خدا از کدام فرزندتان خواهد بود؟ حضرت فرمود: از این فرزندم وبا دست مبارک به پشت امام حسین (علیه السلام) زدند).(1)
- وعبد الله بن مسعود گوید: پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: (اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد، خداوند متعال آن روز را آنقدر طولانى مى گرداند تا مردى از امتم واهل بیتم مبعوث شود، نام او نام من است وزمین را پر از عدل وقسط مى کند، چنانکه پیش از آن پر از ظلم وجور بوده است). (2)
- ونیز از همان حضرت روایت کرده اند که فرمود: (مهدى موعود از عترت من واولاد فاطمه است). (3)
- وابو سعید خدرى از پیغمبر (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت کرده که فرمود: (در آخر الزمان بلاى سختى از جانب سلطان، بر امت من نازل مى شود، بلایى که سخت تر از آن شنیده نشده است، به طورى که زمین فراخ بر آنها تنگ شده پر از جور وستم مى شود. مؤمنین پناهگاه ودادرسى از ظلم وستم نمى یابند. پس خدا مردى از خانواده مرا مى فرستد تا زمین را پر از عدل وقسط کند، چنانکه از ظلم وجور پر شده است. ساکنین آسمان وزمین، از او راضى خواهند بود. زمین تمام گیاهان خود را برایش مى رویاند، وآسمان بارانش را پى در پى فرو مى فرستد، به طورى که مردگان آرزوى زندگى دوباره مى کنند، هفت سال یا نه سال در بین مردم زندگى مى کند). (4)
- ونیز از آن حضرت روایت شده که فرمود: (مهدى ما پیشانى بلند وباریک بینى است. زمین را پر از عدل وداد مى کند، چنان که از ظلم وبیدادگرى پر شده است، مدت هفت سال حکومت مى کند). (5)
- ونیز ابن عباس از رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت کرده است که فرمود: (مهدى (علیه السلام) طاووس اهل بهشت است). (6)
پی نوشته ها :
(1) فوائد السمطین، محمد جوینى خراسانى، ج 2، ص 325، ینابیع الموده، قندوزى، ج 3، ص 163.
(2) فصول المهمه، ابن صباغ مالکى، ص 294.
(3) همان ماخذ.
(4) البیان فى اخبار صاحب الزمان، حافظ گنجى شافعى، ص 493.
(5) ینابیع الموده، قندوزى، ج 3، ص 163. فصول المهمه، ابن صباغ مالکى، ص 293.
(6) فصول المهمه، ابن صباغ مالکى، ص 293.
ارزش و جایگاه نماز
نماز در مکتب انسان ساز اسلام از جایگاه ویژهاى برخوردار بوده و هیچ عملى از اعمال دینى و افعال عبادى با آن قابل مقایسه نمىباشد و اگر خواسته باشیم تعالیم و دستورات دین را درجه بندى نموده و مراتبشان را مشخص نمائیم نماز در بالاترین درجه و مرتبه تعالیم دینى قراردارد. و از چنان ارزشى برخوردار است که سایر ارزشهاى دینى در عرض آن قرار نمىگیرند.
اگر درک و معرفت به ارزش نماز براى کسى حاصل گردد هرگز در آن کوتاهى نکرده و یا آن را ترک نخواهد نمود.
در روایتى از امام صادق(علیه السلام)چنین آمده است که: «هر گاه کسى به نماز ایستد رحمت الهى از آسمان بر او نازل مىشود و فرشتگان اطراف او را احاطه مىکنند و فرشتهاى گوید: اگر این نماز گزار ارزش نماز را می دانست هیچ گاه از نماز منصرف نمی شد»(1).
حضرت على(علیه السلام) در حدیثى می فرمایند: اوصیکم بالصلاةِ التى هى عمود الدین وقوام الاسلام فلا تغفلوا عنها.
«شما را سفارش می کنم به نمازى که ستون دین و قوام اسلام است پس از نماز غافل نشوید»(2).
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ اصول کافى، ج3 ص265.
2 ـ مستدرک الوسائل، ج1 ص 172
آب:
از آیات و نعمتهاى خدا و منشأ حیات
در تعریف علمى آن گفتهاند: مادّهاى ترکیب یافته از دو واحد هیدروژن و یک واحد اکسیژن (H2O) است[1] و حکیمان قدیم، آن را یکى از چهار عنصر تشکیل دهنده مادّه مىدانستند. برابر عربى آن «ماء» و 63 بار در قرآن آمده است. این آیات اشاره دارند که عرش خداوند بر روى آب بوده و حیات همه جانداران به آب وابسته است و نیز از نقشهاى گوناگون آن در زمین از احیاى زمین، سرسبزى طبیعت، رویش گیاهان رنگارنگ، پیدایش مراتع، مزارع و باغها با درختان مختلف و انواع گوناگون میوهها، سخن رفته است. به نزول آب بر کوههاى بلند و تأمین آب گواراى آشامیدنى، ایجاد نهرها و رود*هاى بزرگ و تسخیر آب دریا*ها براى انسان نیز اشاره شده است. منابع و مخازن آب چون دریاها، آسمان، کوهها، نهرها، چشمهها و چاه، از دیگر مسائل مربوط به آب است که آیات قرآن به آن اشاره دارند. آیاتى چند نیز از وجود آب در جهان آخرت به صورت یکى از نعمتهاى بهشت، خبر داده است. قرآن کریم در همه این آیات، ذهن انسان را از توجّه به علل و عوامل مادّى تأمین آب منصرف ساخته و به عامل اصلى تأمین آن، یعنى خداوند سبحان، معطوف داشته است؛ البتّه در این آیات، گاه به مسائل علمى نیز اشارههاى دقیق شده؛ امّا پیشتر و برتر از آن بر امورى داراى اهداف تربیتى و هدایتى تأکید شده که مهمترین آنها از این قرار است:
1. آب، نعمت الهى:
نگاه کلّى به آیات مربوط به آب نشان مىدهد که از بین نقشهاى آن در حیات* همه موجودات زنده، بر منافع مستقیم و غیرمستقیم آب براى انسان تأکید شده است و سیاق بخش فراوانى از این آیات نظیر«کُلوُاواشرَبوُا» (در 5 آیه)[2] یا «أَسقَینکُم» (مرسلات/ 77،27) یا «فَأَنزَلنا مِنَالسَّماءِ ماء» (حجر/15، 22) درصدد برشمردن نعمتهاى الهى است؛ ازاینرو، این بخش از آیات به طور صریح یا غیر صریح، بندگان خدا را به شکر این نعمت بزرگ مىخواند. در آیات 48 تا 50 فرقان/25 با اشاره به نزول آب طهور از آسمان و احیاى سرزمینهاى مرده و فراهم کردن آب مورد نیاز دامها و انسانها، مردم را به یادآورى این نعمت* الهى دعوت مىکند: «وَ لَقَد صَرَّفنهُ بَینَهُم لِیَذّکّروُا فَأَبى أَکثَرُ النّاسِ إِلاّ کُفورًا.» در آیات 57 و 58 اعراف/7 همین بیان، با دعوت مردم به سپاسگزارى از این نعمت همراه شده است: «کَذلِکَ نُصَرِّفُ الأیتِ لِقَوم یَشکُروُن.» آیه 68 تا 70 واقعه/56 با دعوت از مخاطبان به تدبّر در آب آشامیدنى و تأکید بر اینکه فقط خداوند آن آب گوارا را از ابر*ها فروفرستاده و قادر است با تغییر نظام حاکم بر نزول آب، آن را به آبى شور و تلخ تبدیل کند، خدا را مستحق سپاسگزارى دانسته و به شکر نعمت آب تشویق کرده است[3]:«أَفَرءَیتُمُ المـاءَ الَّذى تَشرَبونَ * ءَأَنتُم أَنزَلتُموهُ مِنَ المُزنِ أَم نَحنُ المُنزِلونَ * لَو نَشاءُ جَعَلنهُ أُجاجاً فَلولا تَشکرُون.» درآیه 12 فاطر/35 نیز از دو دریاى شور و شیرین و منافع آن دو یاد کرده و غرض از یادآورى این نعمت را شکرگزارى مردم دانسته است.
2. آب، آیه الهى:
آیه به معناى نشان آشکارى است که شخص را راهنمایى مىکند.[4] با اینکه همه موجودات عالَم از جمله آب، از آیات الهى است که نشان از آفریننده آن دارد، در هیچ یک از آیاتِ مربوط به آب، آفرینش یا وجود آب، آیه خدا شناسانده نشده؛ بلکه نزول آب از آسمان و درپى آن، إحیاى زمین، رویش گیاهان و درختان مختلف با انواع گوناگون میوهها که درک آن براى همه افراد بشر محسوس است، از آیات الهى دانسته شده است: «هُوَ الَّذى أَنزلَ مِنَالسَّماءِ ماءً لَکُم مِنهُ شَرابٌ و مِنهُ شَجَرٌ فیهِ تُسیمُونَ * یُنبِتُ لَکُم بِهِ الزَّرعَ و الزَّیتونَ و النَّخیلَ و الأَعنبَ و مِن کُلِّ الثَّمرت إِنَّ فِى ذلِکَ لاَیَةً لِقوم یَتفَکَّرون.» (نحل/16، 10 و 11) در این بخش از آیات، گاه نزول آب از آسمان از نشانههاى ربوبیّت مستمر الهى شناسانده شده که چگونه خداى حکیم، آب را با تدبیر و تقدیر حکیمانه، به اندازه بر زمین* مرده مىریزد و با آن به زمین و اهل آن حیات مىبخشد. (انعام/6، 99 و طه/20، 53 و 54) در آیه 164 بقره/2 نزول آب و در پى آن، افزون بر إحیاى زمین، پراکنده شدن جنبندگان نیز از آیههاى الهى شمرده شده است: «إِنَّ فِى خَلقِالسَّمـوتِ والأرَضِ ... و ما أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن ماء فَأحیا بِهِ الأَرضَ بَعدَ مَوتِها و بَثَّ فیها مِن کُلِّ دابَّة ... لاََیـت لِقَوم یَعقِلون.» در آیاتى دیگر، همین پدیده، نشانه تحقّق معاد و قدرت خداوند بر احیاى دوباره مردگان دانسته شده است: «ومِن ءَایـتِهِ أَنّکَ تَرىالأَرضَ خـشِعَةً فَإِذا أَنزَلنا عَلیهَا الماءَ اهتَزَّت و رَبَت إِنَّ الّذِى أَحیاها لَمُحىِ المَوتى إِنَّهُ عَلى کُلِّ شَىء قَدیر». (فصلت/41،39) «وَاللّهُ أَنزل مِنَ السَّماءِ ماءً فَأحیا بِهِالأَرضَ بَعدَ مَوتِها إِنَّ فِى ذلکَ لاََیةً لِقوم یَسمَعونَ». (نحل/16،65؛ روم/30، 24) در آیاتى دیگر، بدون تصریح به نشانه بودن، بلکه با تشبیه احیاى دوباره انسانها پس از مرگ به رویش گیاهان* از زمین در پى نزول آب، احیاى زمین با آب را نشانه قدرت خداوند بر امکان و وقوع معاد مىداند: «وَالَّذِى نَزَّلَ مِنَالسَّماءِ ماءً بِقَدَر فَأَنشَرنا بِهِ بَلدَةً مَیتاً کَذلِکَ تُخرَجون». (زخرف/43،11) نیز ق/50، 11؛ اعراف/7، 57؛ فاطر/35،9.
?فضیلت شرکت در نماز جمعه از منظر معصومین علیهم السلام:
1 – پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : خداوند ، نمازجمعه را بر شما واجب کرد . هرکس آن را در حیات من یا پس از وفات من ، از روی سبک شمردن ، و یا انکار رها سازد ، خداوند ، او را پریشنا می کند ، و به کارش برکت نمی دهد . بدانید ! نمازش پذیرفته نمی شود . بدانید ! بدانید ! زکاتش را قبول نمی کنند . بدانید ! حجش ، قبول نیست ، بدانید ! کارهای نیک او قبول نخواهد شد تا آنکه توبه کند و دیگر نمازجمعه را رها نکند ، سبک نشمارد ، و منکر نشود . (وسایل الشیعه، ج 5 ص 7)
2 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : کسی که ندای اذان نماز جمعه را بشنود ، نماز جمعه بر او واجب خواهد شد . (کنزالعمال، ج 7 ص 723)
3 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : چهار نفر ، عمل (زندگی) را از نو آغاز می کنند : 1 – بیمار هنگامی که بهبود یابد 2 – مشرک هنگامی که اسلام می آورد . 3 – حج گذارنده، هنگامی که از مناسک آسوده شود . 4 – آنکه بعد از گذراندن نمازجمعه باز می گردد .(بحارالانوار ج 86 ص 197)
4 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : خطاب به مومنی که به ایشان عرض کرد بارها عزم رفتن به حج نموده ام ولی توفیق عایدم نشده است ، فرمود : بر تو باد که پیوسته در نماز جمعه حضور یابی که آن حج مستمندان است . (وسایل الشیعه، ج 5 ص 5)
5 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : کسی که در روز جمعه ناخن هایش را گرفته و صورت خود را اصلاح نماید ، دندان هایش را مسواک زده . برای رفتن به نمازجمعه غسل کند ، هفتاد هزار فرشته او را بدرقه کرده و برایش طلب استغفار نموده و شفاعتش می کنند .(مستدرک الوسایل، ج 6 ص 4)
6 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : هر کس از روی ایمان و به خاطر رضای خدا ، به نماز جمعه رود، برنامه عملش را از سر گرفته است . (وسایل الشیعه، ج 5 ص 4)
7 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : رفتن به نماز جمعه هم دیدار است و هم زینت و زیبایی . (بحارالانوار ، ج 89 ص 197)
8 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : کسانی که نماز جمعه را ترک کنند ، باید نهی از منکر شوند و بر دل های آنان مهر زده خواهد شد . (وسایل الشیعه، ج 5 ص 6)
9 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : هرگاه مؤمنی به سوی نماز جمعه حرکت کند، خداوند دلهره های روز قیامت را برای او کاهش داده و به سوی بهشت راهنمایی اش می کند .(وسایل الشیعه، ج 7 روایت 9390)
10 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : کسی که سه نوبت نماز جمعه را از روی اهمیت ندادن به آن ترک کند، خدا بر دلش مهر می نهذ . (کنزالعمال، حدیث 21123)
11- پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : پیش از آنکه از دنیا بروید، از خداوند طلب بخشش کنید، قبل از اینکه گرفتار شوید، در انجام کارهای نیک سبقت بگیرید و با ذکر خدا و دادن صدقه به طور آشکار و پنهان، میان خود و پروردگارتان پیوند بر قرار کنید و بدانید که خداوند نماز جمعه را تا قیامت بر شما واجب کرده است. (جواهرالکلام، ج 11 ص 158)
12 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : سه کار است که اگر امت من پاداش عظیم آن را درک می کردند، برای به دست آوردن آن، ازدحام و قرعه کشی می نمودند: 1 – اذان 2 – شتاب در رفتن به نماز جمعه. 3 – در صف اول نماز جمعه و جماعت قرار گرفتن .(بحارالانوار، ج 84 ص 156)
13 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : می خواهید بدانید اهل بهشت چه کسانی هستند؟ کسانی که گرما و سرمای شدید، مانع حضورشان در نماز جمعه نمی شود. (کنزالعمال، ج 7 ح 21085)
14 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : زمانی که روز جمعه فرا می رسد، شیاطین به بازارها رفته و برای مردم مانع ایجاد می کنند تا مردم را از رفتن به نماز جمعه باز دارند.(کنزالعمال، ج 7 ص 736)
15 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : هر کس در روز جمعه غسل کرده و به سوی نماز جمعه قدم بر دارد، و به خطبه های امام گوش کند ، برای هر قدمش پاداش یک سال عبادت که روزش را روزه بوده و شبش را عبادت کرده به او داده می شود . (مستدرک الوسایل، ج 2 ص 504)
@rasekhon110
زندگینامه حضرت معصومه (س)
زندگی حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ به دو دورة مهم تقسیم میشود : تولد و کودکی در مدینه , حضرت در راه ایران و قم.
تولد و کودکی در مدینه
حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ یکی از بانوان با فضیلت و با شخصیت خاندان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ میباشد. پدر بزرگوار او حضرت «موسی بن جعفر» امام هفتم شیعیان میباشد. مادر گرامی حضرت معصومه «نجمه» مادر بزرگوار امام رضا ـ علیه السّلام ـ میباشد. نجمه از بانوان با فضیلت و از اسوههای تقوا و شرافت و از مخدرات کم نظیر تاریخ بشریت است.[1]
درباره زمان تولد و وفات فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ آن چه مسلم است این است که زمان تولد آن حضرت پیش از سال یکصد و هفتاد و نه هجری بوده است زیرا بنابر نقل شیخ کلینی در شوال 179 هارون الرشید امام موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ پدر حضرت معصومه ـ علیه السّلام ـ را از مدینه به بغداد برد و در آن جا در ماه رجب 183 از دنیا رحلت فرمود.[2] و بنابر مدت عمر حضرت معصومه که از 23 سال کمتر است، نمیتواند بعد از سال 179 باشد چون در آن سالها پدرش در زندان بود. پس تاریخ ولادت آن حضرت به طور دقیق مشخص نیست ولی طبق اسناد به دست آمده ولادت آن حضرت را در مدینه در سال 173 نقل میکنند.[3]
درباره تعداد فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ و این که چند تن از آنها فاطمه نام داشتهاند اختلاف است. شیخ مفید تعداد آنان را سی و هفت تن ذکر کرده است؛ نوزده پسر و هجده دختر که دو تن از دختران، فاطمه نام داشتند. فاطمةالکبری و فاطمة الصغری.[4] حضرت فاطمه معصومه بعد از امام رضا ـ علیه السّلام ـ از دیگر فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ فاضلتر و دارای مقامی شامختر میباشد.
با گذشت ایام، حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ هم دوران خردسالی را پشت سر گذاشت. و در این سالها محل رشد آن حضرت خاندانی بود که او را با دریایی از علم و معرفت رو به رو ساخت. ولی بیش از ده بهار از عمر شریفش نگذشته بود که پدر بزرگوارش با زهر جفا در زندان هارون به شهادت رسید و دریایی از غم و اندوه بر قلب شریفش فرو ریخت که در این ایام غم و تنهایی، تنها مایة تسلی او برادرش امام رضا ـ علیه السّلام ـ بود که ناگهان «مأمون» وجود اقدس امام هشتم را از کانون خانواده جدا نمود و به اجبار به خراسان جلب کرد و به اقامت اجباری در خراسان وادار نموده. حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ دوری یک ساله فراق برادر را تحمل کرد.
حضرت معصومه در راه ایران و قم
یک سال بعد از رفتن حضرت علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ به سرزمین خراسان یعنی در سال 201 هـ حضرت معصومه ـ علیها السّلام ـ خواهر حضرت رضا، برای زیارت برادر از مدینه به مقصد خراسان حرکت کرد یا به موجب نقلی که چندان اعتبار ندارد طبق دعوت برادر رهسپار خراسان شد. چون آن حضرت با همراهانش وارد ساوه شد، بیمار و رنجور بود[5] و میدانست در آن نزدیکی شهری است به نام قم که مردم آن از دوستداران اهل بیت اطهار هستند. از این امر چنین استنباط میشود که آوازه تشیع مردم قم و علاقه شدید ایشان به اهل بیت به مدینه هم رسیده بود.
در هر حال، حضرت پرسید میان ما و قم چند فرسخ فاصله است. گفتند: ده فرسخ و حضرت دستور حرکت به سوی قم را صادر کردند. در اینجا معلوم نیست که آیا مردم قم از آمدن حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السّلام ـ به ساوه اطلاع یافته و به استقبال آن حضرت رفتهاند و با تجلیل و احترام به قم آوردهاند، یا خود او به طرف قم حرکت کرده است. طبق نقل کتاب قم، روایت صحیح و درست این است که چون خبر به آل سعد رسید با هم اتفاق کردند که از او درخواست کنند به قم بیاید. از میان ایشان، موسی بن خزرج بن سعد اشعری بیرون آمد، و چون به شرف ملازمت حضرت فاطمه رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بکشید و به در سرای خود فرود آورد.[6] از این نقل معلوم میشود که حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السّلام ـ به طرف قم حرکت کرده بود و موسی بن خزرج در اثنای راه به وی رسیده بوده است.
محل سرای موسی بن خزرج و حجرهای که حضرت معصومه در آن به عبادت میپرداخته اکنون معین و زیارتگاه است. گویا در این سخن اختلافی نباشد که حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السّلام ـ مدت هفده روز در آن محل توقف داشته و پس از آن رحلت فرموده است. بنابر نوشته کتاب قم، بعد از غسل دادن و کفن کردن و نمازگزاردن برجسد مطهر او، موسی بن خزرج آن حضرت را در زمینی در بابلان (همین محل فعلی) نیمه دوّم قرن چهارم که به او تعلق داشت دفن کرد و بر سر تربت او سایهبانی درست کرد.
نویسنده کتاب قم مینویسد:
روایت کرد مرا حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابوبه از محمد بن حسن بن احمد بن الولید و او از راویان دیگر، که چون حضرت فاطمه وفات یافت بعد از غسل و تکفین او را به مقبره بابلان بردند و در کنار سردابی گذاشتند. آل سعد (اشعری) با یکدیگر اختلاف کردند در این باب که چه کسی سزاوار است در سرداب رود و فاطمه را بر زمین بگذارد و به خاک سپارد که در این هنگام از جانب ریگستان دو سوار که جلو دهان خود را بسته بودند بدان جا آمدند چون به جنازه فاطمه رسیدند، از اسب پیاده شدند و بر او نماز گذارده و در سرداب رفتند و جسد مطهر او را دفن کردند و برهیچ کس معلوم نشد که آن دو سوار که بودند.[7]
بدون هیچ اختلافی سال وفات آن حضرت را یقیناً 201 هـ نقل کردهاند ولی در این که در چه روز و ماهی از این سال بوده اختلاف میباشد که بعضی دهم ربیع الثانی را قوی میدانند.[8]
حضرت معصومه (س) و قم
گویا آوازة تشیع مردم قم در زمان حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ، تا به مدینه رسیده بوده و حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ از وجود این شهر و ارادت و محبت مردم آن، نسبت به خاندان پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ اطلاع داشته است.
وضع قم از نظر شهری آن طور که یعقوبی نوشته است، دو قسمت بوده که به مجموع این دو قسمت قم میگفتهاند و رودخانه از میان آن دو میگذشته است.[9] امّا بخاطر دفن حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ در این شهر و به واسطه موقعیت ممتاز فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ در میان دیگر امامزادگان، به کلی وضع این شهر تغییر یافت. نخست این که شهر قم به تدریج از شمال شرقی، به جنوب غربی که محل دفن آن حضرت بود کشیده شد، به طوری که حرم فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ که در فاصلهای از شهر قرار داشت امروز در مرکز شهر و در آبادترین قسمت آن واقع است. تأثیر دیگر حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ به قم، توجه پادشاهان و امراء و طبقات گوناگون مردم به این شهر و کوچ بسیاری از افراد اطراف برای اقامت در آن است.
دیگر این که، قم دارای جنبة مذهبی مخصوص شد و مرکز روحانیت شیعه قرار گرفت و عدهای از بزرگان علمای شیعه از آن جا برخاستند یا در آن اقامت کردند که امروزه به برکت این بانوی بزرگ، قم به یک مرکز بزرگ علمی، فرهنگی و پژوهشی دنیا تبدیل شده و صدها مدرسه علمی و مراکز تحقیقاتی و کتابخانههای مجهز مشغول فعالیتهای علمی و فرهنگی در حوزه اسلام و تشیع میباشد.[10]
دیگر، مسافرت دهها هزار نفر در هر سال از نواحی ایران و کشورهای دیگر است که وجود حرم مطهر و گنبد طلا و کاشیکاری و گلدستههای زیبا و تاریخی، این شهر را جزء شهرهای توریستی ایران قرار داده که همواره هر سال جهانگردان بسیاری به آن رفت و آمد میکنند.
آری، قم، شهری که از نظر آب و هوا و مناظر زیبای طبیعی در سطح بسیار پایینی قرار دارد و از آب و هوای خشک و گرم کویری برخوردار است و از رونق اقتصادی و زیستی ناچیزی برخوردار بود. به برکت این بانوی بزرگوار به شهری علمی، فرهنگی و اقتصادی تبدیل شد که امروزه از نظر علمی حرف اوّل را در جهان اسلام میزند و از نظر اجتماعی و زیست شهری، به یکی از کلان شهرهای ایران تبدیل شده به طوری که به استانی مستقل تبدیل گردید. و به خاطر هجوم شیفتگان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ به این شهر، از رونق اقتصادی پویا و بالایی برخوردار است. خلاصه قم امروزه همچون ستارهای درخشان در آسمان جهان اسلام میدرخشد که این نور برگرفته از نور ولایت و امامت میباشد.
شخصیت و فضایل حضرت معصومه (س)
حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ دارای شخصیتی رفیع و والا مقام میباشد بطوری که ائمه طاهرین ـ علیهم السّلام ـ از این بانو، با جلالت و تکریم یاد کردهاند و حتی پیش از ولادت آن حضرت، بلکه پیش از ولادت پدر بزرگوارش، نام او بر لسان بعضی از ائمه ـ علیهم السّلام ـ آمده و از مقام والای او سخن گفتهاند که به بعضی از آنها اشاره میشود.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «اَلا اِنَّ قم حَرَمی و حرم وَلدی من بعدی...»[11] بدانید قم حرم من و حرم فرزندانم پس از من است، زنی از فرزندان من در این شهر در میگذرد که او دختر موسی است...».
امام صادق ـ علیه السّلام ـ در حدیثی دیگر پیش از اینکه این فرزند گرانقدر متولد شود از فضیلت زیارت و مدفن او سخن میگوید و شیعیان را به اهمیت آن توجه میدهد و میفرماید «شهر قم، حرم ما است و در آن زنی از فرزندان من مدفون میشود، به نام فاطمه هر کس او را زیارت کند بهشت برای او ثابت میشود...»[12]
همه این بیانات حاکی از شأن و عظمت و فضیلت این بانوی مکرم اسلام میباشد. بیشک این فضایل و خصوصیات اخلاقی این بانوی بزرگ است که او را دارای چنین مقام و منزلتی نموده است چون امام موسی کاظم ـ علیه السّلام ـ دارای 37 فرزند بود که در میان آنها این بانوی مکرم است که مثل ستارهای درخشان میدرخشد و در میان فرزندان امام کاظم ـ علیه السّلام ـ بعد از امام رضا ـ علیه السّلام ـ هیچ کدام هم سنگ او نمیباشد. حال به خصوصیات و فضایلی اشاره میکنیم که باعث عظمت و درخشش او در میان دیگر امامزادگان شده است.
شرافت خانوادگی
او ماه تابانی است که از برج امامت طلوع کرده در آغوش امامت تربیت یافته، قنداقه امامت را نیز در دامن خود پرورش داده است زیرا او دختر امام، خواهر امام و عمه امام است. همة نیاکان او مشعلداران امامت، پرچمداران هدایت، اسوههای فضیلت و استوانههای ولایتند. و مادر بزرگوارش از بانوان با فضیلت و از اسوههای تقوی و شرافت و از زنان کم نظیر تاریخ بشریت است.
بدیهی است که تأثیر شخصیت پدر و مادر در روح و جسم فرزندان را نمیتوان انکار کرد این ویژگی در وجود حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ نیز بروز یافت و از هر دو طرف فضایلی را به ارث برد و میتوان سر برتری آن حضرت بر دیگر فرزندان موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ را در همین نکته یافت. البته این نمیتواند به معنای تأثیر نداشتن تلاش و کوشش آن حضرت در این راه باشد بلکه علاوه بر همة شایستگیهای فردی که در وجود خویش به وجود آورده بود از این عوامل نیز به عنوان مکمل و پشتوانه ترقی و تکامل معنوی اخلاقی و علمی سود میبرد.
عبادت حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ
بنا به تصریح قرآن هدف از خلقت انسان چیزی جز عبادت و بندگی خداوند نیست کسانی که به این هدف مهم پی بردند در راه رسیدن به عالیترین مرحله آن سر از پا نمیشناختند.
یکی از عالیترین نمونههای عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت، کریمه اهل بیت فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ میباشد. او با عبادت و شب زندهداری هفده روزهاش در واپسین روزهای عمر شریفش در مدت اقامتش در منزل موسی بن الخزرج، گوشهای از یک عمر عبودیت و خضوع و خشوع آن زاده عبد صالح خدا در برابر ذات پاک الهی است.[13]
محدثه بودن آن حضرت
از ویژگیهای حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ این بود که علوم اسلام و آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ آگاهی داشت و آن حضرت از جمله روایت کنندگان حدیث بود و چندین حدیث است که در سند آنها نام حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ به چشم میخورد که علامه بزرگوار امینی در کتاب شریف الغدیر به بعضی از آنها استناد میکند مانند، عن فاطمه بنت علی بن موسی الرضا حدثتنی... «من کنت مولاه فعلی مولاه»[14]. نقل این احادیث حاکی از مقام علمی والای آن بانو میباشد.
لقب معصومه ـ سلام الله علیها ـ
مقام عصمت که عالیترین مقام معنوی و پاکی است، درجاتی دارد، و در وهله اوّل بر دو گونه است: 1. معصوم از خطاء
2. معصوم از گناه.
حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ مانند حضرت زینب ـ علیها السّلام ـ در یکی از درجات عصمتند، گر چه در درجات چهارده معصوم ـ علیهم السّلام ـ نباشد.
روایت شده حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ فرمودند «من زار المعصومة بقم کمن زارنی»[15] کسی که معصومه را در قم زیارت بکند مانند آن است که مرا زیارت کرده است. گرچه شواهد و قرائن در مورد مقام عصمت حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ بسیار است، ولی سخن فوق از امام معصوم ـ علیه السّلام ـ شاید اشارهای باشد که حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ دارای مقام عصمت بوده است، ضمناً این سخن بیانگر آن است که: این لقب را حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ به فاطمه کبری ـ سلام الله علیها ـ داده است. و گرنه نام آن حضرت معصومه نمیباشد.
شفاعت گسترده
اعتقاد به شفاعت انبیاء و اولیاء از ضروریات مذهب شیعه است و هیچ تردیدی در آن نیست. و بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ است که در قرآن کریم از آن به (مقام محمود) تعبیر شده است. همانا دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ هم شفاعت گستردهای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است. 1. خاتون محشر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ 2. شفیعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السّلام ـ . که بعد از حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ از جهت گستردگی شفاعت، هیچ بانویی به شفیعه محشر حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ نمیرسد. که امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ در این رابطه میفرماید: «تَدخل بِشفاعتها شیعتنا الجنته باجمعهم»[16]. با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت میشوند.
زیارتنامه مخصوص
یکی از شواهد عظمت استثنایی حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ زیارتنامهای است که به خصوص، حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ در شأن او صادر فرموده است. زیرا بعد از فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ تنها زیارتی که از امام معصوم برای یک زن نقل شده، زیارت حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ است و هیچ یک از بانوان خاندان عصمت و طهارت زیارت مخصوص از امام ندارد.
پی نوشتها:
[1] . صدوق، عیون الاخبار، ج 1، ص 14؛ طبرسی، اعلام الوری، ص 302؛ طبری، امامی، دلائل الامامت، ص 309؛ اثباة الهداة، ج 3، ص 233؛ مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 396.
[2] . اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، انتشارات ولی عصر، تهران، 1375، ج 2، کتاب الحجة.
[3] . مستدرک سفینه، شیخ علی نمازی، ج 8، ص 257.
[4] . الاِرشاد، محمد بن نعمان (مفید)، انتشارات، ج 2، ص 242.
[5] . کتاب قم، چاپخانه مجلس، تهران، ص 213.
[6] . همان، ص 213.
[7] . کتاب قم، ص 312.
[8] . تاریخ قم، حسن قمی، چ قم، ص 213؛ بحار الانوار، ج 48، ص 290؛ اعیان الشیعه، چ بیروت، ج 8، ص 391؛ انوار المشعشعین، ج 1، ص 208.
[9] . فتوح البلدان، بلاذری، چ نجف، ص 40.
[10] . علی اصغر فقیهی، تاریخ مذهبی قم، انتشارات زائر، ص 104.
[11] . سفینة البحار، ج 2، ص 276.
[12] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 6، ص 216.
[13] . قم شناسی و گردشگری، ص 292.
[14] . علامه امینی، الغدیر، ج 1، ص 196.
[15] . ریا حین الشریع، ج 5، ص 35.
[16] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 6، ص 228.